به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ چند سالی است که آثار کمدی جای خود را در گیشه فروش آثار سینمایی باز کرده اند و سهم شان از مخاطبانی که به سینما می روند، بیش از سایر آثار است؛ آثاری که فروش شان گاهی باعث تعجب اهالی سینما شده و بیشتر تجربه های فروش میلیاردی مختص آنها است؛ شاید وقتی فیلم « توکیو بدون توقف» عنوان پرفروش ترین فیلم سال در سال 1382 آن هم با فروشی نزدیک به نیم میلیارد تومان لقب گرفت، کمتر کسی تصور می کرد که بعد از گذشت 15 سال، آثار کمدی سینمای کشور بتوانند فروش بیش از 30 میلیارد را تجربه کنند؛ فروشی که شاید به بتوان رقم آن را با معادل فروش یک سال سینمای ایران در برخی سال ها دانست؛ اما آنچه در خصوص فروش اثار کمدی طی چند سال اخیر با رقم های میلیاردی مطرح است، اینکه هیچ کدام از آنها نتوانسته اند به عنوان اثری ماندگار در اذهان بمانند؛ چه زمانی که فیلم پرحاشیه ای چون « 50 کیلو آلبالو» به فروش نزدیک به 14 میلیارد تومان می رسد و چه زمانی که فیلم «نهنگ عنبر 2» فروش 20 میلیارد تومانی دارد، هیچ کدام به اندازه فیلم «مارمولک» 770 میلیون تومانی یا «اخراجی ها»ی 8 میلیاردی در اذهان مخاطبان ماندگار نمی شود؛ آثاری که علی رغم داشتن حواشی زیاد در زمان اکرانشان، اما همچنان به عنوان آثار کمدی قوی و جذاب شناخته می شوند؛ جذابیتی که در آثار کمدی این روزهای سینمای کشور وجود ندارد و این آثار به محض پایین آمدن از پرده سینما به ورطه فراموشی سپرده می شوند؛ شاید یکی از اصلی ترین دلایل این امر نیز اروتیک بودن این قبیل فیلم ها است؛ توجه به شوخی های جنسی هر چند می تواند فیلم را جزو آثار پرفروش گیشه کند، اما نمی تواند فیلم را به آثار ماندگار تبدیل کند؛ موضوعی که ما را بر آن داشت تا به سراغ امیر ابیلی، منتقد سینما برویم و با او درباره چرایی استقبال مخاطبان از اینگونه آثار و عدم ماندگاری شان گفتگویی داشته باشیم که در ادامه می خوانید:
امسال آثار کمدی بالاترین میزان فروش در گیشه را به خود اختصاص داده اند، در حالی که در مقابل برخی فیلم ها علی رغم داشتن مضمونی پرمحتوا نتوانسته اند در زمره آثار پرفروش قرار بگیرند، درباره دلایل استقبال از فیلم های کمدی صحبت کنید؟
فروش فیلمهای کمدی مختص امسال نیست. در یک دهه گذشته همیشه فروش فیلمهای صدر جدول مختص آثار کمدی بودهاند و به همین خاطر هم هست که هر سال تعداد کمدیهای ساخته شده بیشتر میشود؛ چرا که این حوزه سود نسبتا تضمینشدهای دارد و ریسک سرمایهگذاری در آن کم است؛ اما اینکه چرا فروش کمدیها هر سال بیشتر میشود دو دلیل دارد.
اول اینکه فیلمهای کمدی در ایران تنها آثاری هستند که مخاطبان با رفتن به سینما میتوانند دو ساعت فارغ از مشکلاتشان سرگرم شوند و طبعا مخاطبی که خودش با هزار مشکل دست و پنجه نرم میکند، نمیخواهد با دادن پول و دیدن آثار اجتماعی تلخ با روحیه و اعصابی خرابتر به خانه بازگردد. از سوی دیگر باید توجه کنیم که ذات سینما سرگرمی است و هر فیلم غیرکمدی که به این پایبند باشد هم میتواند فروش خوبی داشته باشد و نمونه این مسئله را نیز در فروش آثار خوبی چون «لاتاری» و «به وقت شام» شاهد بودیم.
همچنین افزایش فروش هرساله کمدی ها دلیل دیگری هم دارد و آن وضعیت تلخ مردم و جامعه در شرایط اقتصادی فعلی است. طبعا هرچه روحیه جامعه به سمت تلخی گرایش پیدا کند مردم برای فرار مقطعی از آن هم که شده بیشتر به سینمای کمدی پناه میبرند.
در میان فیلم های کمدی پرفروش امثال «هزار پا» که فیلمی اروتیک محسوب میشود با فروش بیش از ۳۰ میلیاردی در صدر قرار گرفته است، دلیل استقبال بالای مخاطبان از این فیلم چیست؟
دلیل فروش «هزار پا» استفاده از کلیشهها و فرمولهای جواب پس داده است. اول استفاده از بازیگرانی که هرکدامشان میتوانند یک فیلم را پرفروش کنند؛ به عبارت دیگر رضا عطاران و جواد عزتی موفق ترین چهرههای حال حاضر سینمای ایران در جذب مخاطب به شمار می روند و طبعا حضور هر دو آنها در یک فیلم میتواند از پیش فروش بالای آن را تضمین کند.
فرمول دوم پرفروش این فیلم نیز مربوط به زمان داستان است که به حوادث دهه شصت اشاره دارد. در حقیقت کمدیهای دهه شصتی مانند «نهنگ عنبر» و «مصادره» نشان دادند که مردم از شوخی با فضای آن زمان استقبال میکنند و «هزار پا» هم در بهترین موقعیت روی همین موج استقبال سوار شد. در واقع ابولحسن داودی با زرنگی هر آنچیزی را که در آثار پرفروش سال های اخیر وجود داشت؛ از بازیگران تا شوخی های جنسی تا فضای دهه شصتی در یک فیلم جمع کرد و رکورد نمونههای مشابه را زد.
علی رغم اینکه امسال فیلمی مانند «هزار پا» و درسال های گذشته نیز آثاری چون «50 کیلو آلبالو» و ... توانتسند فروش میلیاردی را از آن خود کنند، اما هیچ کدام از این قبیل آثار کمدی نتوانسته اند جزو آثار ماندگار شوند، دلیل این موضوع چیست؟
دلیل عدم ماندگاری چنین آثاری این است که اصالت ندارند. آنها کپیهای دست چندمی از آثار موفقاند، بیانکه خودشان خلاقیتی داشته باشند؛ در حالی که آثار ماندگار یا برای اولینبار دست روی سوژهای خاص میگذارند، یا کلیشهزدایی خاصی در گونه خود انجام میدهند، یا دست به خلاقیتی در ژانر میزنند و ... ولی آثاری که صرفا از اثار موفق پیشین کپی میکنند و تنها به قصد پر کردن جیب سازندگان ساخته شدهاند چرا باید ماندگار شوند؟
طی سال های اخیر با افزایش ساخت آثار کمدی با ویژگی های مشخص روبه رو بوده ایم، این مهم صرفا از سوی کارگردانان و تهیه کنندگان انجام شده است یا عوامل دیگری نیز در تغییر ذائقه مخاطبان دخیل بوده اند؟
طبعا نمی شود جلوی ساخت این آثار را گرفت ولی در این بین غیبت مدیریت سینمایی کاملا مشهود است. اساسا مسئولیت مدیریت دولتی سینما جهت دادن به چرخه اکران و کامل کردن سبد سینما از همه گونهها و ژانرهاست. بخش اعظم پول حوزه سینما از جیب دولت تامین میشود اما همین دولت عرضه گسترش ژانرهای مختلف با سرمایهگذاری درست روی آن را ندارد و این پخشکنندهها، سینمادارها و تهیهکنندههای مهماند که جریان سینمایی کشور را در دست دارند. از سوی دیگر خود هنرمندان هم وقتی صرفا دست به کپی از روی دست نمونههای موفق میزنند تا در بازهی زمانی کوتاه سرمایه خود را از گیشه بازگردانند نمیشود توقع داشت جریان دست اثار کمدی نازل نیفتد. البته میشود حدس زد که مانند نیمه دهه هشتاد که برای مدتی سینما به قبضه آثار نازل کمدی درآمد و با اشباع شدن بازار به یکباره ساخت آثار اجتماعی قوت گرفت، اینبار هم پس از چند سال و رشد غیرمتوازن کمدیها شاهد کاهش آنها و اوجگیری دوباره اثار اجتماعی خواهیم بود.
گفتگو از زهرا رمضانی